بحران محیط زیست در ایران
در عنوانی که ذکر کردم می کوشم علت و راه حل های بحران محیط زیست در کشور را بازگو کنم چرا بحران محیط زیست مانع رشد و ترقی مادی و پیشرفت اجتماعی و سیاسی در کشور می شود؟
در جواب این مسئله باید عوامل این آلودگی را شناخت و چگونگی برخورد با این معضل را فرا گرفت .
از مجموعه ای از عوامل ها که باعث آلودگی زیست محیط می شود می توان به آلودگی شدید هوا در شهرهای بزرگ، رفت و آمد، ازدحام نامناسب ، خودروهای فرسوده و دودزا و غیر استاندارد که سلامتی انسان را تهدید می کنند نام برد ، بخاطر طرح های زیر ساختی که کارآمدی شان زیر سوال است بدون مطالعه و بدون در نظر گرفتن عوامل محیطی جنگل ها را نابود می کنند، مراتع را از بین می برند و باعث بوجود آمدن سیل های خانمان برانداز و آواره و سرگردان شدن مردم می شوند .
علت اصلی این بحران زیست محیطی در مسائل اقتصادی و سیاسی به شرح زیر می باشد :
- فقر و نیاز مردم نادار که برای تامین معیشت خود به محیط زیست دست اندازی می کنند.
- بـدتـر شدن اوضـاع اقتصادی چـه در مبـادلات داخلی و چـه در مبادلات بیـن المللی کـه مـوجـب می شود مردم نیازمند با از دست دادن ارزش های مادی خود ، ارزش های کمتری به دست آورند و مجبور شوند به منابع و محیط اطراف خود به طور غیر عادی فشار آورند و به جز استثمار انسان که گرفتار و قربانی آنند به استثمار طبیعت و محیط زیست نیز بپردازند.
- دولت و نهادهای حکومتی به جای صرفه جویی و ترغیب رشد اقتصادی برای تامین مخارج خود که بسا هیچ توجیهی ندارد به عامل بهره برداری مخرب از محیط طبیعی و انسجام فعالیت هایی چون تولید و فروش خودروهای غیر استاندارد تبدیل می شوند.
- توزیع ناعادلانه در آمد و تبعیضات اجتماعی که باعث می شوند کمبودها از طریق نادیده گرفتن سلامت اجتماعی تامین شوند و سودجویی ها حد وحساب نداشته باشند .
- دلسردی و بی اعتنایی مردم به زندگی اجتماعی و محیط طبیعی خود به علت عدم مشارکت آنان در مسایل اجتماعی و سیاسی .
- پس چاره کار در چیست ؟
اگر فرآیند توسعه، دموکراسی و آزادی در کشور همراه با رشد اقتصادی باشد و سیستم عدالتجویی در ارتباط با سرمایه های اجتماعی و محیطی بوجود آید ، این فرآیند باعث حفاظت از محیط زیست شده و باعث می شود که سرمایه و امکاناتی که به ناحق در اختیار انحصارگران قرار گرفته برای فعالیتهای اقتصادی موثر در جهت حفظ میراث های انسانی بوجود آید و این نمی شود مگر با بوجود آمدن و به رسمیت شناختن نهادهای مستقل که حافظ منافع جمعی باشند.
از مجموعه ای از عوامل ها که باعث آلودگی زیست محیط می شود می توان به آلودگی شدید هوا در شهرهای بزرگ، رفت و آمد، ازدحام نامناسب ، خودروهای فرسوده و دودزا و غیر استاندارد که سلامتی انسان را تهدید می کنند نام برد ، بخاطر طرح های زیر ساختی که کارآمدی شان زیر سوال است بدون مطالعه و بدون در نظر گرفتن عوامل محیطی جنگل ها را نابود می کنند، مراتع را از بین می برند و باعث بوجود آمدن سیل های خانمان برانداز و آواره و سرگردان شدن مردم می شوند .
علت اصلی این بحران زیست محیطی در مسائل اقتصادی و سیاسی به شرح زیر می باشد :
- فقر و نیاز مردم نادار که برای تامین معیشت خود به محیط زیست دست اندازی می کنند.
- بـدتـر شدن اوضـاع اقتصادی چـه در مبـادلات داخلی و چـه در مبادلات بیـن المللی کـه مـوجـب می شود مردم نیازمند با از دست دادن ارزش های مادی خود ، ارزش های کمتری به دست آورند و مجبور شوند به منابع و محیط اطراف خود به طور غیر عادی فشار آورند و به جز استثمار انسان که گرفتار و قربانی آنند به استثمار طبیعت و محیط زیست نیز بپردازند.
- دولت و نهادهای حکومتی به جای صرفه جویی و ترغیب رشد اقتصادی برای تامین مخارج خود که بسا هیچ توجیهی ندارد به عامل بهره برداری مخرب از محیط طبیعی و انسجام فعالیت هایی چون تولید و فروش خودروهای غیر استاندارد تبدیل می شوند.
- توزیع ناعادلانه در آمد و تبعیضات اجتماعی که باعث می شوند کمبودها از طریق نادیده گرفتن سلامت اجتماعی تامین شوند و سودجویی ها حد وحساب نداشته باشند .
- دلسردی و بی اعتنایی مردم به زندگی اجتماعی و محیط طبیعی خود به علت عدم مشارکت آنان در مسایل اجتماعی و سیاسی .
- پس چاره کار در چیست ؟
اگر فرآیند توسعه، دموکراسی و آزادی در کشور همراه با رشد اقتصادی باشد و سیستم عدالتجویی در ارتباط با سرمایه های اجتماعی و محیطی بوجود آید ، این فرآیند باعث حفاظت از محیط زیست شده و باعث می شود که سرمایه و امکاناتی که به ناحق در اختیار انحصارگران قرار گرفته برای فعالیتهای اقتصادی موثر در جهت حفظ میراث های انسانی بوجود آید و این نمی شود مگر با بوجود آمدن و به رسمیت شناختن نهادهای مستقل که حافظ منافع جمعی باشند.
|