در سوگ شکیبایی
رفتی و راهت برجاست
ای خوب من اوج کمالت اینجاست
هنرهایت زجان بود
زیبا و روح افزا بود
هامون قلبها بودی
افسوس چرا کوته سخن سرودی
ای خوب من اوج کمالت اینجاست
هنرهایت زجان بود
زیبا و روح افزا بود
هامون قلبها بودی
افسوس چرا کوته سخن سرودی
خسرو شکیبایی هم از میان ما رفت ، باور کردنی نیست ولی دیگر حمید هامونی نیست که از درد روزگار بخود بپیچد و مرگ خود را بخواب ببیند وبرای گریز از تلخی های روزگار دست بدامان علی عابدینی دوست درویش خود برود اینبار هامون ما با نگاهی آسمانی قدم در حجله گا ه ابدی خود می گذارد و خواب دریا چشمان ترش را خیس نمی کند
روحش جاودان